Donnerstag, 12. Juli 2012

چکیده ای از شعر یار صاحبدل از رهی معیری


در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم/
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم/
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل/
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم/
اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای/
آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم